یادداشت نگاهداری درباره پیشرفت و آینده ایران
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۸۹۸۳۶
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس در یادداشتی پیشرفت و توسعه را از جنس تحول فکری و نگرشی دانسته و عنوان کرده است که پیشرفت در بستر یک جامعه پرنشاط و فعال، قابل تحقق است. - اخبار سیاسی -
به گزارش گروه پارلمانی خبرگزاری تسنیم، بابک نگاهداری رییس مرکز پژوهشهای مجلس در یادداشتی با عنوان «برای پیشرفت ایران آینده»، پیشرفت و توسعه را از جنس تحول فکری و نگرشی دانسته و عنوان کرده است که پیشرفت در بستر یک جامعه پرنشاط و فعال، قابل تحقق است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در خصوص پیشرفت و آینده ایران سه روایت در جامعه ایرانی از سوی گروههای مختلف مطرح میشود . روایت اول که بیشتر از سوی دشمنان ایران اسلامی و اپوزیسیون خارج از کشور در فضای افکار عمومی طرح می شود روایتی است که پیش فرض آن بدتر بودن وضعیت آینده ایران نسبت به گذشته است که به دنبال ارائه تصویر سیاه و ویران از آینده ایران است.
روایت دوم نوع نگاهی است که بر روی یک ذهنیت انتزاعی متحجرانه سوار است که بر روی گذشته قفل شده و حتی بیانیه گام دوم انقلاب را که سراسر رو به سوی تحول و پیشرفت است به گونهای تفسیر میکنند که آن را مصادره به حفظ گذشته نمایند.
روایت سوم که میتوان آن را رویکرد التقاطی نامید همچنان دل در گرو نسخه وارداتی پیشرفت و توسعه و الگوبرداری مطلق از جریان توسعه غربی بدون توجه به مولفههای بومی و اسلامی ایران است. در چنین فضایی بر جریان انقلابی عقلانی ضروری است تا روایتی از آینده و پیشرفت ایران در قالب نوسازی حکمرانی ارائه دهد که در عین اینکه ضامن تحول و پیشرفت ایران آینده باشد مبتنی بر سنتهای الهی و الگوی اسلامی ایرانی باشد.
بینش توسعه و خواست پیشرفت
پیشرفت و توسعه بیشتر از جنس تحول فکری و نگرشی است. تامین توامان نیازهای مادی و معنوی هدف اصلی است. شکلگیری گفتمان واحد پیشرفت و توسعه با ایجاد ذهنیت مشترک در بین مسئولین، نخبگان و جامعه در خصوص اصول ثابت و مورد توافق پیشرفت و توسعه لازم و ضروری است. در چنین اجماعی باید گفتگوی اجتماعی با کنشگران مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با نگاههای متفاوت شکل گیرد و خروجی آن دستیابی به اصول مورد نظر باشد. آموزههای اسلامی اگر درست تبیین شود کاملا مقوم پیشرفت و توسعه کشور و تضمین کننده زیست مبتنی بر عقلانیت است.
در چنین نگاهی انسان و تربیت و تعالی او به سوی پیشرفت و سلامت جسمی و معنوی او، تقویت معیشت او، آموزش و پرورش او و همچنین آزادی و افزایش فرصتهای انتخاب او، از اولویت بالایی برخوردار است. باید از تفسیرهای انحرافی با رویکردهای التقاطی و متحجرانه که عین دولبه قیچی پیشرفت و اعتلای ایران اسلامی را تهدید میکنند پرهیز کرد.
شرط پیشرفت تولید و خلاقیت است و نسخههای عاریتی و وارداتی و نسخههای متحجرانه و منجمد در گذشته راهگشا نخواهد بود. تدبیر هوشمندانه در خصوص سیاهنماییها و تخریبهای دشمنان ایران و ارائه تصویر سیاه از آینده ایران در ذهن مردم هم لازم و ضروری است.
منش توسعه و اراده پیشرفت
علاوه بر خواست پیشرفت، شکلگیری اراده پیشرفت هم مهم است. تحقق هر پیشرفتی در گرو آمادگی برای پذیرش تغییر و تحول و پرداخت هزینههای این تغییرات است. پیشرفت در جمود شکل نمیگیرد. التزام به سخت کوشی، مجاهدت و تلاش روزافرون، پرهیز از تنبلیها و بینظمیهای اجتماعی، ترجیح مصالح جمعی بر منافع فردی، قانون مداری و نظایر آن از لوازم شکلگیری اراده اجتماعی برای پیشرفت و توسعه است.
حل عدم قطعیتها و رفع ابهامات موجود در فضای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور، در شکلگیری اراده اجتماعی مورد نیاز به پیشرفت موثر است. جسارت و مسئولیت پذیری شخصی مسئولین و مدیران کشور برای پیشرفت حوزه کاری خود و پرهیز از عافیت طلبی و ترک فعلهای مختلف در این مسیر لازم و ضروری است.
کنش توسعه و رفتار پیشرفت
پیشرفت نیازمند فرصتهای منطقهای و فرامنطقهای و بینالمللی، ظرفیتهای درونی و داخلی و ابزارهای حکمرانی کارآمد است. مهمترین ظرفیت داخلی پیشرفت در حکمرانی، ظرفیت مردمی و نخبگانی جامعه در عرصههای مختلف است . موثرترین ابزار پیشرفت در دنیای امروز علم و فناوریهای دانشبنیان است. برخورداری از یک دیپلماسی اقتصادی فعال مبتنی بر رقابت برای تحقق منافع ملی در عرصه بین الملل و پرهیز از تنشهای غیرضروری و تقویت روابط با همسایگان و قدرت منطقهای و فرامنطقهای هم سو با منافع ملی فرصت آفرین است.
بنابراین در مجموع میتوان گفت که حکمرانی آینده، باید حکمرانی مردمی دانشبنیان مبتنی بر سنتهای الهی و با بهرهگیری از فرصتهای بینالمللی باشد. توجه به اهمیت منابع انسانی نخبه و بهرهوری آنها برای دستیابی به پیشرفت ضروری است. نمود مشکلات جامعه امروز هر چند در شاخصهای اقتصادی خود را نشان میدهد ولی راهحل این مشکلات غیراقتصادی بوده و ریشه در عرصههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد. برنامه پیشرفت و توسعه کشور نمیتواند بیتفاوت به عدالت و به مقولههایی چون فقر، نابرابری و مسائل زیستمحیطی باشد.
نمیتوان در چنین الگویی به مدیریتهای محلی و استانی و تفاوتهای منطقهای بیتوجه بود و نسخههای واحد غیر موثر بدون توجه به ظرفیتهای آمایشی برای سراسر کشور پیچید. ایجاد هماهنگی و همافزایی سیستمی در بین ارکان مختلف حکمرانی از شکلگیری سیاستها و اقدامات متعارض جلوگیری میکند. تعامل حداکثری با بخشهای مردمی و خصوصی مانع از ایجاد انتظارات متناقض در بین مردم میشود. توانمندسازی نهاد دولت با ارتقا و شفافیت، اصلاح دیوانسالاری ناکارآمد، رفع تعارض منافع و حکمرانی هوشمند مبتنی بر داده از اقدامات مهم برای دستیابی به پیشرفت به شمار میآید.
الزامات و بستر پیشرفت
پیشرفت در بستر یک جامعه پرنشاط و فعال، قابل تحقق است. ارتقا اعتماد و سرمایه اجتماعی در جامعه و مشارکت مردم و نخبگان در حوزههای مختلف اعم از صاحبنظران اقتصادی، فعالان سیاسی، کنشگران اجتماعی، اصحاب فرهنگ و هنر، جامعه شناسان، مردم شناسان و فناوران، بستری مناسب برای پیشرفت را در جامعه فراهم میکند. اهمیت فضای سیاسی و اجتماعی مساعد برای پیشرفت در جامعه از خود برنامه پیشرفت و توسعه مهمتر است. ترویج اخلاق و فرهنگ پیشرفت و توسعه در بین مردم توسط دستگاههای فرهنگی بسیار مهم است.
در معارف و اخلاق اسلامی آموزههای فراوانی در خصوص اهمیت آبادانی دنیا، رشد و تعالی انسان، حفظ محیطزیست، اهمیت علم و دانش و نظایر آن وجود دارد که همه مقوم پیشرفت و توسعه کشور هستند که کمتر مورد توجه دستگاهها و نهادهای فرهنگی قرار گرفته است. تحقق قراردادهای اجتماعی سازنده و شکلگیری منزلت اجتماعی و ایراندوستی سازنده، در دل و جان مردم برای دستیابی به پیشرفت مهم و کارساز است. ایجاد حس تعلق به میهن در بین نخبگان و پرهیز از اقدامات محرک مهاجرت نخبگان و از دست دادن ثروت اصلی کشور برای تحقق پیشرفت و توسعه لازم و ضروری است.
موانع پیشرفت کشور
عدم شکلگیری اجماع نخبگان در خصوص مسائل و موضوعات مرتبط با پیشرفت کشور، ایجاد نوعی بیتفاوتی در بخشهایی از جامعه نسبت به پیشرفت و توسعه کشور و مهاجرت نخبگان و شکلگیری رویای مهاجرت در تعدادی از ایرانیان و کاهش سرمایه اجتماعی را میتوان از مهم ترین موانع پیشرفت در سطح جامعه برشمرد. در عرصه حکمرانی و مدیریت کشور نیز باید مبارزه جدی با فقر و فساد و تبعیض به عنوان سه عامل اصلی شکلگیری ناکارآمدی در اداره کشور، در دستور کار حکمرانی در آینده قرار گیرد.
فساد باعث شکلگیری بدبینی فراگیری در مردم میشود که میتواند اقدامات و تلاشهای جهادی مدیران دلسوز و مومن را نیز تحت تاثیر قرار دهد و عملا باعث شود مفهوم دولت به یک سری قوانین دست و پاگیر که باید به طرق مختلف آن را دور زد تقلیل یابد.
انتهایپیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: بابک نگاهداری مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی پیشرفت و توسعه کشور لازم و ضروری برای پیشرفت آینده ایران شکل گیری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۸۹۸۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افغانستانیها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاحطلبان در مشکلات مردم و ایران
بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیتهای یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّلهای جمعیتی نیست، باید تبدیل به ارزش افزوده شود.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاحطلبان در مشکلات مردم و ایران
محمد خاتمی، لیدر جبهه اصلاحات به تازگی در سخنانی که سایت جماران آنها را منتشر کرد با طرح این کنایه که امیدواریم بزرگان کشور نگرانی این را داشته باشند که مشکلات را حل کنند(!) گفته است:
"تنها یک سال از برنامه چشمانداز ۲۰ ساله مانده است، باید ببینیم چرا به شاخصهای نهایی آن نزدیک نشدهایم."[۱]
*اگرچه ایران اسلامی توانسته است به برخی اهداف خود در سند چشماندازه ۲۰ ساله برسد و برخی از آنها هم نزدیک شود لکن سؤال خاتمی درباره برخی از شاخصها همچنان موجه است و باید به آن پاسخ داد...
نکته اول در قبال پاسخ به سؤال خاتمی این است که بخش زیادی از مجموع ۲۰ سال متعلق به تحقق سند چشم انداز در اختیار مدیریت دولتی اصلاحطلبان بوده است و جا دارد آنها بیشتر از هر کس دیگری به مردم درباره میزان پیشرفت در سند چشمانداز گزارش بدهند.
نکته دوم این است که نمیشود از مسیر پیشرفت حرف زد اما از طوفانها و بلایا و درههای خطرناک دستکند شده در طول مسیر چیزی نگفت!
آقای خاتمی آیا میداند که اثر فتنه او و دوستانش در سال ۸۸ بر سرعت پیشرفت کشور و زیاد شدن تحریمها علیه مردم ایران چه بود؟
۳ دوره "تحریم انتخابات" که خاتمی حامی آن بود چه؟ آیا تحریم انتخابات که عملا به معنی هدف گرفتن شقیقه نظام سیاسی کشور است هیچ تأثیری در کاهش سرعت پیشرفت کشور نداشته است؟
"سیاهنمایی از اوضاع کشور و دعوت دائم مردم به خیابان" که قاتق نان اصلاحطلبان در شب و روز بود را چطور باید ارزیابی کرد؟
خاتمی باید بداند که بخش اعظمی از وقت و انرژی و تدبیر کشور طی ۲۰ سال گذشته صرف مقابله با این توطئههای خانمانسوزی شده است که هر یک به تنهایی میتوانست تمام ابعاد زندگی و اقتصاد و معیشت و امنیت مردم را با مخاطره مواجه کند. اما نظام اسلامی در مقابل تمام این دسیسههای خطرناک ایستاد و در عین حال به یک هژمونی جهانی تبدیل شد که امروز نه تنها از معیشت مردمش دفاع کرده است بلکه همپیمانان خود در اقصی نقاط جهان را نیز زیر چتر حمایت خود دارد. و ایضا درخشش موشکهای ایران در آسمان تلاویو نیز که حتما به سمع و نظر آقای خاتمی رسیده است.
ملاحظه میشود که ایران علیرغم تمام توطئههایی که بخش بزرگی از آنها نیز عامل داخلی داشته؛ اما به جایگاه امروزینی رسیده است که عده کثیری در جهان با اطلاق هژمونی به ایران موافقت یافتهاند.
پس باید واقعیت مطلوب ایران را دید و البته سؤالات فوقالذکر را هم از آقای خاتمی و دوستانش پرسید!
درباره وضعیت پیشرفت ایران در سند چشمانداز ۲۰ ساله همچنین خوانش این تحلیل ۲ سال قبل مشرق که با عنوان "اشکها و لبخندهای سند چشم انداز ۱۴۰۴؛ امروز کجا هستیم!؟" منتشر شد نیز خالی از لطف نیست.
***
کارنامههایی که باید آنها را به مردم معرفی کرد
آیتا... محمدجواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) طی سخنانی در مراسم تجلیل از استادان منتخب این مرکز گفته است: استادان حوزوی باید از جهت معیشت تأمین شوند.
به گزارش شفقنا، او در عین حال تصریح کرده است: برخی از تلاش های آیت الله اعرافی در تأمین معیشت استادان به ثمر رسیده است.[۲]
*اذعان آیتا... فاضل لنکرانی به کارآمدی مدیریت حوزههای علمیه یک اذعان باارزش و حاوی این معناست که کارآمدی نصبالعین برنامههای مدیریت حوزههای علمیه است.
کارآمدی موثر و دور از شعارزدگی و نمایش که میبینیم مورد اشاره استادان حوزه نیز قرار گرفته است و همگان وظیفه داریم برای معرفی آنها به مردم تلاش کنیم.
دقت شود که معنای "کارآمدی" و مدیریت اصولی همین است و باید اثرات چنین مدیریتی آنچنان ملموس باشد که جامعه هدف نیز بتواند دقیقا بدانها اشاره کند.
آیتا... علیرضا اعرافی که از اعضای مجلس خبرگان نیز هست؛ مدتی قبل در نامهای سرگشاده به رئیسجمهور با برشمردن ایرادات طرح نهضت ملی مسکن به عدم توانایی عمده مردم برای بازپرداخت اقساط این طرح اشاره کرده بود.[۳]
***
نگاهی به الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" برای مهاجرین خارجی
افغانستانیها بمانند یا بروند؟!
محمد کرمی، استاندار سیستان و بلوچستان به تازگی طی سخنانی در دیدار با جمعی از مدیران استانی و شهرستانی پیرامون ظرفیتهای صنعتی و پیشرفت این استان گفته است: همکاری ایران با کشورهای همسایه و برعکس باید در یک چرخه مثبت باشد تا موفقیت متقابل را ممکن سازد چون همه این کشورها مکمل یکدیگر هستند و باید از ظرفیتهای یکدیگر استفاده کنند.
به گزارش ایرنا، او به ارتباط ایران با افغانستان اشاره کرد و افزود: افغانستان درخواست کرده با کارخانههای فرآوری ایران به صورت مشترک سرمایه گذاری کند و از آن طرف بخشی از استخراج معادنشان را به این طرف بیاورند و از این طریق میتوانند از معادنشان استفاده کنند.
کرمی تصریح میکند: اگر اقتصاد افغانستان را درست کنیم قطعا اقتصاد ایران نیز بهره میبرد. از آن طرف نیاز نیست افغانستانیها را از ایران خارج کنیم"![۴]
*سخنان استاندار محترم کاملا صحیح است الّا در بخش آخر که میگوید با عنایت به پیشرفت ایران و توسعه همکاری با کشورهای همسایه از جمله افغانستان آنگاه نیازی نیست افغانستانیها را از ایران خارج کنیم!
باید دانست که بر اساس منطق حکمرانی و عقلانیت اقتصادی؛ ظرفیتهای یک کشور در حالتی که نیاز به نیروی کار یا تشکّلهای جمعیتی نیست؛ باید تبدیل به ارزش افزوده شود نه اینکه در اختیار اتباع خارجی قرار گیرد.
زیرا در این حالت مفهوم مرز و ملت و حکمرانی و پرچم مورد استشکال قرار میگیرد.
بله! ما با افغانستانیها برادریم و همدرد آنها در مصائب و مشکلات افغانستان هستیم. و ایضا بر اساس همین برادری و همکیشی بود که مهاجران جنگزده افغانستان را پذیرفتیم و همچنان نیز میزبان آنها (اعم از شیعه و سنی) هستیم.
اما به لحاظ منطق حکمرانی؛ افغانستانیها باید به کشورشان بازگردند و در خاک خودشان نموّ داشته باشند.
چه در این حالت است که سطح همکاریهای دو کشور نیز میتواند ارتقای بیشتری بیابد چون بخشی از جمعیت بازگشته؛ دارای استعداد و تخصصی هستند که در ایران اسلامی به دست آوردهاند و لذا اکنون که در سنین ثمردهی هستند، میتوانند کمککار کشور و حکومتشان باشند.
از سوی دیگر ایران اسلامی نه تنها در گستره جمعیت فعلی خود بلکه در گستره جمعیت بسیار بیشتر (که نیازمند آن است) نیز نیازمند تمام ظرفیتهای خویش است و هر توجیهی برای اختصاص بخشی از این ظرفیت به اتباع خارجی مسموع نیست. مگر همانطور که اشاره شد در حالت نیاز به نیروی کاری که مشاغلی را در داخل کشور میزبان بر عهده بگیرد که شهروندان بنا به هر دلیلی در آن شغلها نیستند. پدیدهای که البته در ابعادی از اقتصاد ایران هم بروز کرده و برای جبران آن میتوان در کنار افغانستانیها به اتباع کشورهای دیگری غیر از افغانستان هم نگریست.
منحیثالمجموع باید این مسئله نصبالعین مدیران حکمرانی خاصّه در وزارت کشور باشد که ترتیباتی اتخاذ کنند تا اتباع محترم افغانستانی نه تنها فیالفور به کشور مادر بازگردند بلکه تدابیری هم برای حاضرین افغانستانی در ایران (اعم از مجاز و غیر مجاز) لحاظ شود تا هم حضور معیشت و کارکرد آنها برای خودشان و برای حاکمیت ایران بهینه شود و هم اگر نیازی به کار یا تخصص آنان در بازار کار ایران وجود دارد؛ فیالفور به سمت آن شغل راهنمایی شوند.
این الزامات "حکمرانی پیشرفته اسلامی" بایستی مد نظر تمام مسئولان و مدیران کشور باشد و هرگز از آنها تخطی نکنند.
***
۱_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-۱۶۳۰۴۴۶
۲_https://fa.shafaqna.com/?p=۱۷۸۸۲۲۰
۳_khabaronline.ir/xk۵dz
۴_https://irna.ir/xjQrZz